علوم زیستی دریا
ایمان امیرزادکانی؛ نسیم زنگویی؛ سید محمد موسوی؛ محمد ذاکری
چکیده
بدین منظور تعداد 270 قطعه ماهی (با میانگین وزن اولیه: 19/0±04/20 گرم) بهطور تصادفی در 27 تانک پلیاتیلن 300 لیتری توزیع و با جیره تجاری کپور تغذیه شدند. تیمارهای آزمایشی 9 گروه (4 گروه با درصدهای 3، 6، 9 و 12 درصد پودر، 4 گروه با درصدهای 1، 2، 3 و 4 درصد عصاره و یک گروه شاهد) با سه تکرار به مدت 8 هفته، در نظر گرفته شدند. در پایان دوره آزمایشی میزان ...
بیشتر
بدین منظور تعداد 270 قطعه ماهی (با میانگین وزن اولیه: 19/0±04/20 گرم) بهطور تصادفی در 27 تانک پلیاتیلن 300 لیتری توزیع و با جیره تجاری کپور تغذیه شدند. تیمارهای آزمایشی 9 گروه (4 گروه با درصدهای 3، 6، 9 و 12 درصد پودر، 4 گروه با درصدهای 1، 2، 3 و 4 درصد عصاره و یک گروه شاهد) با سه تکرار به مدت 8 هفته، در نظر گرفته شدند. در پایان دوره آزمایشی میزان فعالیت آنزیمهای گوارشی بر حسب U/mg Protein و ترکیبات کبد اندازهگیری گردید. بر اساس نتایج حاصله، بالاترین میزان فعالیت آنزیمهای گوارشی آمیلاز (57/61±74/674)، لیپاز (096/±21/6)، آلکالین فسفاتاز (18/28±84/452)، تریپسین (98/19±05/282) و کیموتریپسین (001/0±10/0) بهترتیب در تیمارهای 3%، 3%، 3%، 4% و 4% عصاره و کمترین میزان این آنزیمها بهترتیب با مقادیر 27/38±17/388 (شاهد)، 55/0±51/2 (شاهد)، 36/19±7/187 (12% پودر)، 004/0±030/0 (12% پودر) و 47/11±47/132 (9% پودر)، مشاهده گردید (05/0>P). بیشترین میزان گلیکوژن کبد (µg/g tissue 13/192±35/3383) در تیمار 3% عصاره و کمترین میزان گلیکوژن کبد (µg/g tissue 23/101±01/607) در تیمار شاهد اندازه گیری گردید (05/0>P). بیشترین میزان لیپید کبد (mg/g tissue 05/6±51/146) در تیمار 6 درصد پودر و کمترین میزان لیپید کبد (mg/g tissue 46/4±99/72) در تیمار 12 درصد پودر، مشاهده شد (05/0>P). براساس نتایج تحقیق حاضر، افزودن پودر و خصوصا عصاره یونجه به جیره غذایی ماهی کپور معمولی باعث افزایش میزان فعالیت آنزیمهای گوارشی و افزایش لیپید و گلیکوژن کبد در سطوح معینی میگردد.
علوم زیستی دریا
عادل قبطانی؛ سید محمد موسوی؛ آناهیتا رضایی؛ محمد ذاکری؛ اسحاق زمانی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات 3 پروبیوتیک تجاری (Bio-Aqua®، Bio-Aqua pond® و مولتی بهسیل 100) بر شاخص های رشد، تغذیه و شاخص های بیوشیمیایی لاشه بچه ماهی انگشت قد کپور معمولی بوده است. به این منظور، تعداد 210 قطعه بچه ماهی کپورمعمولی (با میانگین وزن: 20/0±9/6 گرم و طول 0/32±12/9 سانتی متر) بصورت تصادفی در 7 تیمار، کنترل (شاهد): غذای تجاری،T1 : غذای ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات 3 پروبیوتیک تجاری (Bio-Aqua®، Bio-Aqua pond® و مولتی بهسیل 100) بر شاخص های رشد، تغذیه و شاخص های بیوشیمیایی لاشه بچه ماهی انگشت قد کپور معمولی بوده است. به این منظور، تعداد 210 قطعه بچه ماهی کپورمعمولی (با میانگین وزن: 20/0±9/6 گرم و طول 0/32±12/9 سانتی متر) بصورت تصادفی در 7 تیمار، کنترل (شاهد): غذای تجاری،T1 : غذای تجاری + 0/2 گرم پروبیوتیک @ Bio-Aqua، T2: غذای تجاری + 0/1 گرم پروبیوتیک @ Bio-Aqua ، T3 غذای تجاری + 0/002 گرم در لیتر @ Bio-Aqua pond بصورت محلول در آب تانک ، T4 : غذای تجاری +001 /0 گرم پروبیوتیک در لیتر@ Bio-Aqua pond بصورت محلول در آب تانک، T5: غذای تجاری + 0/2 گرم پروبیوتیک مولتی بهسیل 100، T6: غذای تجاری + 0/1 گرم پروبیوتیک مولتی بهسیل 100) و هر تیمار در 3 تکرار و در هر تکرار 10 قطعه ماهی توزیع گردیدند. پروبیوتیک های تجاری مورد نظر به غذای تجاری مخصوص ماهی کپور، اضافه گردیده و تغذیه ماهیان بر اساس درصد وزن بدن به مدت 60 روز صورت پذیرفت. بر اساس نتایج حاصل، استفاده از پروبیوتیک های تجاری Bio-Aquaو مولتی بهسیل 100، باعث اثرات مثبت بر پارامترهای رشد و تغذیه ماهی کپور معمولی گردید، هر چند استفاده از 0/1 گرم پروبیوتیک در هر کیلوگرم جیره غذایی ماهیان کپور معمولی منجر به بهبود رشد گردید، اما افزایش میزان این پروبیوتیک در سطح 0/2 گرم بر کیلوگرم منجر به ایجاد اثرات منفی روی عملکرد رشد شد. استفاده ازپروبیوتیک تجاری مولتی بهسیل 100، مورد مطالعه در این تحقیق موجب ایجاد اثرات مثبت بر ماهیان کپور معمولی گردید. به صورتی که بهترین کارایی روی عملکرد رشد و ترکیب بدن در جیره غذایی حاوی پروبیوتیک مولتی بهسیل 100، (0/1 گرم بر کیلوگرم غذای پایه و 0/2 گرم بر کیلوگرم غذای پایه) دیده شد. لذا میتوان نتیجه گیری نمود استفاده از پروبیوتیک مولتی بهسیل 100، و پروبیوتیک Bio-Aqua اثرات مطلوبی بر ماهی کپور معمولی داشته باشد.
علوم زیستی دریا
سمیه زنگنه؛ سلماز کاکشیان؛ سولماز شیرعلی؛ احمد سواری؛ حسین نجف زاده ورزی؛ عبدالعلی موحدی نیا؛ محمد ذاکری
چکیده
مطالعه حاضر جهت بررسی اثرات سطوح مختلف فیتواستروژن های سویا و سیر بر ساختار بافتی تخمدان ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus) صورت گرفت. تعداد 105 قطعه ماهی شانک زردباله به هفت گروه، شامل یک گروه شاهد که غذای استاندارد فاقد عصاره را دریافت می کردند و شش گروه تیمار که هر یک دوز متفاوتی از عصاره هیدروالکلی سویا (2/5، 5 و 7/5 درصد) و سیر (0/5، 1 و 2 درصد) ...
بیشتر
مطالعه حاضر جهت بررسی اثرات سطوح مختلف فیتواستروژن های سویا و سیر بر ساختار بافتی تخمدان ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus) صورت گرفت. تعداد 105 قطعه ماهی شانک زردباله به هفت گروه، شامل یک گروه شاهد که غذای استاندارد فاقد عصاره را دریافت می کردند و شش گروه تیمار که هر یک دوز متفاوتی از عصاره هیدروالکلی سویا (2/5، 5 و 7/5 درصد) و سیر (0/5، 1 و 2 درصد) را دریافت می کردند، تقسیم شدند. ماهیان به میزان 3 درصد وزن بدن، به طور روزانه دو بار در روز به مدت چهارده روز غذا دهی شدند. نمونه گیری در روزهای 0، 7، 10 و 14 صورت گرفت. در هر نوبت، قطعه ای از قسمت مرکزی گناد جهت بررسی بافت شناسی برداشته می شد. نتایج نشان داد که دوزهای مختلف فیتواستروژن های سویا و سیر اثرات متفاوتی بر رشد و توسعه گناد در ماهی شانک زردباله به عنوان یک ماهی هرمافرودیت پروتاندروس ایفا می کنند. به طوری که افزایش دوز و مدت زمان مصرف خوراکی غذای حاوی عصاره هیدروالکلی سیر سبب افزایش تعداد فولیکول های زرده سازی و در نهایت رشد و توسعه گناد گردید. در صورتی که مصرف غذای حاوی عصاره هیدروالکلی سویا سبب مشاهده بافت بیضه و تخمدان های نابالغ حاوی فولیکول های پیش زرده سازی گردید. به نظر می رسد که عصاره هیدروالکلی سویا مانع از پیشبرد گناد ماهی هرمافرودیت پروتاندروس از گناد نر به گناد ماده می گردد.
علوم زیستی دریا
نجمه اژدری؛ پریتا کوچنین؛ محمد ذاکری؛ وحید یاوری
چکیده
این مطالعه جهت بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین و چربی جیره غذایی بر ترکیبات بیوشیمیایی خون و عضله در ماهیان جوان صبیتی (Sparidentex hasta) طراحی گردید. شش جیره غذایی شامل سه سطح پروتئین (35، 40 و 45 درصد) در دو سطح چربی (7 و 14 درصد) با سه تکرار در نظر گرفته شد. ماهیان با میانگین وزن اولیه 28/0± 55/36 گرم به صورت تصادفی در 18 تانک 300 لیتری پلیاتیلن ذخیره ...
بیشتر
این مطالعه جهت بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین و چربی جیره غذایی بر ترکیبات بیوشیمیایی خون و عضله در ماهیان جوان صبیتی (Sparidentex hasta) طراحی گردید. شش جیره غذایی شامل سه سطح پروتئین (35، 40 و 45 درصد) در دو سطح چربی (7 و 14 درصد) با سه تکرار در نظر گرفته شد. ماهیان با میانگین وزن اولیه 28/0± 55/36 گرم به صورت تصادفی در 18 تانک 300 لیتری پلیاتیلن ذخیره سازی و به مدت 56 روز، سه بار در روز به روش سیری غذادهی گردیدند. براساس نتایج، در سطح 14 درصد چربی جیره غذایی، شاخص پروتئین کل پلاسما به طور معنیداری افزایش یافت (05/0>P). کمترین میزان تریگلیسیرید پلاسما در سطح 40 درصد پروتئین مشاهده گردید. با افزایش سطوح چربی جیره غذایی، شاخص کلسترول پلاسما به طور معنیداری افزایش یافت. بالاترین میزان کلسترول پلاسما در سطح 35 درصد پروتئین مشاهده گردید. سطوح مختلف پروتئین جیره غذایی به طور معنیداری بر میزان پروتئین عضله اثر گذاشتند (05/0>P)، در صورتیکه رطوبت و خاکستر عضله تحت تاثیر سطوح مختلف پروتئین و چربی جیره غذایی قرار نگرفتند (05/0P). در نهایت می توان اظهار داشت که ماهیان جوان صبیتی قادر به مصرف پروتئین در جیره های غذایی با چربی 14 درصد می باشند. بنابراین در ماهیان جوان صبیتی (S. hasta) با افزایش سطح چربی جیره غذایی تا 14 درصد، سطح پروتئین جیره غذایی تا 40 درصد می تواند کاهش یابد.
علوم زیستی دریا
رحمان علیمی؛ احمد سواری؛ عبدالعلی موحدی نیا؛ محمد ذاکری؛ نگین سلامات
چکیده
ماهیان غضروفی با استفاده از اوره خون، اسمولاریته مایعات درونی خود را تنظیم می کند. با وجود مطالعات درباره نحوه تنظیم مقادیر اسمولیت های خونی، بررسی تاثیر فصل تولید مثل و اندازه بدن بر غلظت این مواد ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق تعداد 36 عدد گربه کوسه لکه دار شامل 17 عدد در فصل پاییز (زمان قبل از تولید مثل) و 19 عدد در فصل بهار (زمان تولید ...
بیشتر
ماهیان غضروفی با استفاده از اوره خون، اسمولاریته مایعات درونی خود را تنظیم می کند. با وجود مطالعات درباره نحوه تنظیم مقادیر اسمولیت های خونی، بررسی تاثیر فصل تولید مثل و اندازه بدن بر غلظت این مواد ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق تعداد 36 عدد گربه کوسه لکه دار شامل 17 عدد در فصل پاییز (زمان قبل از تولید مثل) و 19 عدد در فصل بهار (زمان تولید مثل) از خور موسی در شمال غربی خلیج فارس با استفاده از تور گوشگیر صید شدند. پس از صید کوسه ها ابتدا از ماهیان خون گیری به عمل آمده و سپس مورد توزین، بیومتری و شماره گذاری قرار گرفتند. جهت اندازه گیری غلظت الکترولیت ها و اوره سرم به ترتیب از دستگاه الکترولیت آنالایزر و اتوآنالایزر استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که غلظت اسمولیت های خونی کوسه ها در بین دو جنس نر و ماده اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0P>)، اما بین غلظت این مواد در فصل پاییز با فصل بهار اختلاف معنی داری مشاهده گردید (05/0P
رحمان علیمی؛ احمد سواری؛ عبدالعلی موحدی نیا؛ محمد ذاکری؛ نگین سلامات
چکیده
گربه کوسه لکهدار یک کوسه کفزی است و برخلاف اغلب کوسهها برای جذب اکسیژن آب از طریق آبشش نیاز به حرکت پیوسته ندارد. در این تحقیق تعداد 36 عدد گربه کوسه لکهدار (Chiloscyllium punctatum) از خور درویش در شمال خلیج فارس صید شدند. بخش معینی از بافت آبشش آنها خارج و بلافاصله جهت تثبیت در محلول ثبوتی بوئن قرار داده شدند. سپس از نمونهها به روش معمول ...
بیشتر
گربه کوسه لکهدار یک کوسه کفزی است و برخلاف اغلب کوسهها برای جذب اکسیژن آب از طریق آبشش نیاز به حرکت پیوسته ندارد. در این تحقیق تعداد 36 عدد گربه کوسه لکهدار (Chiloscyllium punctatum) از خور درویش در شمال خلیج فارس صید شدند. بخش معینی از بافت آبشش آنها خارج و بلافاصله جهت تثبیت در محلول ثبوتی بوئن قرار داده شدند. سپس از نمونهها به روش معمول پارافینه، برشهای میکروسکوپی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه شده و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین قرار گرفتند. به منظور بررسی جامع، بافت آبشش در دو مقطع عرضی و جانبی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج مشاهدات میکروسکوپی در مقطع عرضی ساختارهای بافت آبشش را که شامل: فیلامنتها، بخشهای فیلامنت و لاملاها نشان داد. علاوه بر این انواع سلولها مانند سلولهای ستونی و سلولهای کلراید (MR) نیز قابل تشخیص بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از مقطع جانبی ساختارهای تودهای از سلولها مشخص شد که سلول-های غنی از آنزیم NKA(NRCs) نام دارند. این سلولها به در صورت کیسهای و پراکنده در آبشش وجود داشتند. بنابراین، نتیجه قابل توجه این پژوهش وجود سه نوع سلول غنی از NKA در آبشش گربه کوسه لکهدار میباشد که شامل: 1) سلولهای MR غنی ازNKA بر روی فیلامنت و لاملا، 2) سلول های منفرد غنی از NKA (Solitary NRCs) بر روی دیواره آبششی و 3) NRCs کیسهای (Follicular NRCs) بر روی دیواره آبششی هستند.
طراوت ملایم رفتار؛ پریتا کوچنین؛ محمد ذاکری؛ وحید یاوری؛ محمد موسوی
دوره 12، شماره 4 ، اسفند 1392، ، صفحه 60-70
چکیده
ماهیان در هر دو محیط پرورشی و طبیعی میتوانند با دورههای محرومیت غذایی یا گرسنگی مواجه شوند. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات دورههای گرسنگی بر ترکیبات بیوشیمیایی بدن، گلیکوژن و چربی کبد در بچه ماهی صبیتی طراحی گردید. در این بررسی 300 عدد بچه ماهی صبیتی با میانگین وزنی 24/0 ±47/28 گرم در چهار تیمار و سه تکرار (در هر تکرار 25 عدد ماهی) ...
بیشتر
ماهیان در هر دو محیط پرورشی و طبیعی میتوانند با دورههای محرومیت غذایی یا گرسنگی مواجه شوند. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات دورههای گرسنگی بر ترکیبات بیوشیمیایی بدن، گلیکوژن و چربی کبد در بچه ماهی صبیتی طراحی گردید. در این بررسی 300 عدد بچه ماهی صبیتی با میانگین وزنی 24/0 ±47/28 گرم در چهار تیمار و سه تکرار (در هر تکرار 25 عدد ماهی) در مخازن مدور پلی اتیلنی 300 لیتری مورد بررسی قرار گرفتند. تیمارها به ترتیب عبارت بودند از تیمار شاهد که در طول دورهی آزمایش دو بار در روز تا حد سیری غذادهی میشد و تیمارهای 2، 4 و 8 روز محرومیت غذایی که به صورت کاملاً تصادفی توزیع شدند. نمونهبرداری از کبد و لاشه در ابتدا و انتهای دورهی گرسنگی انجام شد و نمونهها جهت انجام آنالیز به آزمایشگاه منتقل شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که 2 روز محرومیت غذایی بر هیچ یک از فاکتورهای مورد مطالعه تأثیر گذار نبود (05/0P>). همچنین 4 روز محرومیت غذایی تنها بر میزان گلیکوژن کبد به طور معنیداری اثر گذاشت (05/0>P). اما 8 روز محرومیت غذایی اثر معنی داری بر میزان گلیکوژن کبد، چربی و پروتئین لاشه گذاشت (05/0>P). با توجه به نتایج مربوط در این تحقیق میتوان اظهار داشت، در بچه ماهی صبیتی اولویت اول در زمان محرومیت غذایی مصرف ذخایر گلیکوژن کبد بوده است که این امر نشان دهنده نقش موثر کبد در تأمین نیاز انرژی بدن ماهی میباشد و اولویت بعدی با استفاده از ذخایر چربی و پروتئین لاشه میباشد.