علوم زیستی دریا
سیما سرمدیان؛ علیرضا صفاهیه؛ حسین ذوالقرنین؛ بیتا ارچنگی؛ محمود هاشمی تبار
چکیده
کادمیوم پس از جیوه دومین فلز سمی در محیطهای دریایی محسوب می گردد. دوکفه ای ها و خصوصا اویسترها به دلیل دارا بودن نرخ فیلتراسیون بالا، عدم تحرک و نداشتن سیستم های تنظیمی مواد آلاینده بیواندیکاتور مناسبی برای ارزیابی فلزات سنگین در محیط می باشند. اویستر Crassostrea sp. یک گونه تازه شناسایی شده در منطقه بندر امام خمینی می باشد که به دلیل پراکنش ...
بیشتر
کادمیوم پس از جیوه دومین فلز سمی در محیطهای دریایی محسوب می گردد. دوکفه ای ها و خصوصا اویسترها به دلیل دارا بودن نرخ فیلتراسیون بالا، عدم تحرک و نداشتن سیستم های تنظیمی مواد آلاینده بیواندیکاتور مناسبی برای ارزیابی فلزات سنگین در محیط می باشند. اویستر Crassostrea sp. یک گونه تازه شناسایی شده در منطقه بندر امام خمینی می باشد که به دلیل پراکنش وسیع، گونه مناسبی برای بررسی تست های سمیت می باشد که برای تعیین اثرات آلاینده ها در محیط مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از انجام این مطالعه، مشخص نمودن محدوده کشندگی، تعیین غلظت نیمه کشنده (LC5096h)، تعیین حداکثر غلظت مجاز(MATC) و تعیین حداقل غلظت موثر(LOEC) فلز کادمیوم بر این اویستر به عنوان یک بیواندیکاتور مناسب می باشد. تعداد250 اویستر با میانگین وزنی 76/0± 3/5 گرم از اسکله های واقع در بندر امام خمینی جمع آوری گردید. پس از یک هفته سازگاری در آزمایشگاه، تست سمیت حاد بر اساس دستورالعمل استاندارد O.E.C.D به مدت 96 ساعت در غلظت های mg/l 2، 4، 8، 16 و 32 صورت پذیرفت. در این پژوهش 96h LC50 کادمیوم برای این اویستر 8/15 mg/l بدست آمد. همبستگی میان میزان LC50 در زمان های 24 الی 96 ساعت معادله خطی y=-0.4225x+54.35 را نتیجه داد. حداکثر غلظت مجاز پیشنهادی(MAC value) کادمیوم برای این اویستر یا غلظت غیر موثر(NOEC)، mg/l 58/1می باشد. حداقل غلظت موثر(LOEC) این فلز نیز mg/l9/2 تعیین گردید.
مصطفی اله وردی؛ علی دادالهی سهراب؛ علیرضا صفاهیه؛ احمد سواری
دوره 10، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 55-66
چکیده
توانایی دو گونه جلبک ماکروسکوپی Ulva intestinalis و Sargassum angustifoliumدر تجمع زیستی فلزات سنگین نیکل، کادمیم، مس و سرب و امکان استفاده از محتوای کلروفیل آنها به عنوان شاخص استرس فلزی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های جلبک و رسوب از 4 ایستگاه ساحلی در محدوده استان بوشهر، در طی دو فصل سرد (بهمن ماه 1387) و گرم (تیر ماه 1388) جمع آوری گردید. فلزات سنگین با کمک ...
بیشتر
توانایی دو گونه جلبک ماکروسکوپی Ulva intestinalis و Sargassum angustifoliumدر تجمع زیستی فلزات سنگین نیکل، کادمیم، مس و سرب و امکان استفاده از محتوای کلروفیل آنها به عنوان شاخص استرس فلزی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های جلبک و رسوب از 4 ایستگاه ساحلی در محدوده استان بوشهر، در طی دو فصل سرد (بهمن ماه 1387) و گرم (تیر ماه 1388) جمع آوری گردید. فلزات سنگین با کمک اسیدنیتریک غلیظ و داغ (65 درصد)، استخراج و به وسیله دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شدند. استخراج و اندازه گیری کلروفیل جلبکها نیز با کمک استون (90 درصد) و دستگاه اسپکتروفوتومتر صورت پذیرفت. میانگین غلظت فلزات نیکل، کادمیم، مس و سرب در رسوبات به ترتیب 17/32، 38/6، 90/6 و 96/45 میکروگرم در گرم وزن خشک، در جلبک U.intestinalis به ترتیب 27/29، 08/4، 78/6 و 08/32 میکروگرم در گرم وزن خشک و در جلبک S.angustifolium به ترتیب 00/15، 78/3، 13/5 و 30/18 میکروگرم در گرم وزن خشک به دست آمد. ضرایب همبستگی پیرسون بین غلظت سرب در رسوبات و جلبک U.intestinalis و همچنین بین غلظت سرب و کادمیم در رسوبات و جلبک S.angustifolium معنی دار بود. نتایج نشان داد که جلبک U.intestinalis در مقایسه با جلبک S.angustifoliumتوانایی بیشتری برای تجمع زیستی فلزات سنگین دارد و جلبک قهوه ای S. angustifolium، حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات غلظت فلزات دارد. نتایج نشان داد که تغییرات غلظت کلروفیل در جلبک S.angustifolium بهتر می تواند تغییرات غلظت فلزات سنگین در محیط را انعکاس بدهد. همچنین به نظر می رسد تغییرات نسبت کلروفیل ها در هر دو گونه جلبکی (b/a و c/a) تغییرات غلظت فلزات سنگین را در مقایسه با تغییرات غلظت هر یک از کلروفیلهای a، b و c، بهتر منعکس کرده باشد.
علی عظیمی؛ علیرضا صفاهیه؛ علی دادالهی سهراب؛ حسین ذوالقرنین؛ احمد سواری
دوره 10، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 23-32
چکیده
فلزات سنگین بهدلیل پایداری زیاد با تجمع در بافتهای آبزیان، قابل انتقال به سطوح مختلف غذایی و در نهایت انسان می باشند و بهاین ترتیب باعث بروز پیامدهای خطرناک آلودگی به این فلزات میشوند. بندر امام خمینی بزرگترین بندر ایران واقع در شمال غرب خلیج فارس میباشد که تردد فراوان کشتیها در این بندر و همچنین وجود صنایع مختلف بهخصوص ...
بیشتر
فلزات سنگین بهدلیل پایداری زیاد با تجمع در بافتهای آبزیان، قابل انتقال به سطوح مختلف غذایی و در نهایت انسان می باشند و بهاین ترتیب باعث بروز پیامدهای خطرناک آلودگی به این فلزات میشوند. بندر امام خمینی بزرگترین بندر ایران واقع در شمال غرب خلیج فارس میباشد که تردد فراوان کشتیها در این بندر و همچنین وجود صنایع مختلف بهخصوص صنایع پتروشیمی در اطراف این بندر سبب تخلیه ناپاکیهای فراوان آلی و معدنی از جمله فلزات سنگین به این منطقه میشود. در این مطالعه بهمنظور آگاهی از سطوح فلزات سنگیندر بافت نرم دوکفهای Crassostrea gigas، نمونهبرداری از صدفهای متصل به اسکلههای بندر امام خمینی در اسفند ماه 1388 در 5 ایستگاه بهصورتی که کل منطقه بندر امام خمینی پوشش داده شود به نامهای اسکله پتروشیمی، داک سرسره، اسکله 15، اسکله 28 و اسکله 33 انجام و پس از انتقال به آزمایشگاه و عملیات آماده سازی و هضم شیمیایی توسط اسید نیتریک، میزان فلزات سنگین نمونهها توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی (AAS) اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که میانگین سطوح جیوه، کادمیوم، سرب و مس در بافت نرم دوکفهایهای جمعآوری شده از ایستگاههای مختلف بهترتیب 97/2±12/3، 62/3±56/7، 30/3±1/7 و 17/66±57/440 میکروگرم بر گرم وزن خشک میباشد. مقایسه آماری میزان فلزات جیوه، کادمیوم، سرب و مس در دوکفهایهای مربوط به ایستگاههای مختلف اختلافات معنیداری را نشان داد (05/0P<). مقایسه مقادیر این فلزات با استانداردهای بینالمللی نشان داد که میزان هر چهار فلز سنگین در صدفهای منطقه بندر امام بالاتر از حد استانداردهای بینالمللی میباشد. با توجه به فعالیتهای پتروشیمی بندر امام و سایر صنایع فعال در منطقه، پایش زیست محیطی مداوم فلزات سنگین در منطقه لازم به نظر میرسد.