بهرام فلاحتکار
چکیده
در این مطالعه، سطوح مختلف ویتامین C بر عملکرد تفریخ و بازماندگی ناپلیوس های حاصله در دماهای مختلف مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. آزمایش اول به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف (صفر، 500، ppm1000) ویتامین C از نوع ال-آسکوربیل-2-پلی فسفات بر درصد تفریخ سیست آرتمیای دریاچه مهارلو در 6 تکرار صورت گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد مقادیر مختلف ویتامین C ...
بیشتر
در این مطالعه، سطوح مختلف ویتامین C بر عملکرد تفریخ و بازماندگی ناپلیوس های حاصله در دماهای مختلف مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. آزمایش اول به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف (صفر، 500، ppm1000) ویتامین C از نوع ال-آسکوربیل-2-پلی فسفات بر درصد تفریخ سیست آرتمیای دریاچه مهارلو در 6 تکرار صورت گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد مقادیر مختلف ویتامین C بر درصد تفریخ آرتمیا اثر معنی دار دارد. آزمایش دوم به منظور بررسی تاثیر دماهای مختلف (1، 4، C˚16) بر درصد بازماندگی ناپلی های آرتمیای حاصل از تفریخ سیست های آزمایش اول انجام شد. در این بخش مقادیر مختلف ویتامین C آزمایش اول را با 6 تکرار در سه دمای مختلف به مدت 48 ساعت قرار داده، سپس درصد بازماندگی ناپلی ها بدست آورده شد. نتایج آزمایش دوم نشان داد که اثر متقابل مقدار ویتامین C و درجه حرارت همچنین اثر مقادیر مختلف ویتامین C بر درصد بازماندگی ناپلی های آرتمیا معنی دار نبود. اثر دماهای مختلف 1، 4، C˚16 بر درصد بازماندگی ناپلی ها معنی دار بود و درصد بازماندگی ناپلی آرتمیا در دمای C˚16 بیش از دماهای 1 و C˚4 بود.
سمانه پورسعید؛ بهرام فلاحتکار؛ ایرج عفت پناه
دوره 11، شماره 2 ، مرداد 1391، ، صفحه 25-35
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر پنج رژیم نوری مختلف بر مراحل رشد و نمو جنینی، بازماندگی و درصد تفریخ تخم تاسماهی ایرانی صورت گرفت. جهت انجام این مطالعه، پنج رژیم نوری شامل 24 ساعت تاریکی (00L:24D)، 8 ساعت روشنایی: 16 ساعت تاریکی (08L: 16D)، 12 ساعت روشنایی: 12 ساعت تاریکی (12L:12D)، 16 ساعت روشنایی: 8 ساعت تاریکی (16L:08D) و 24 ساعت روشنایی (24L:00D) با سه تکرار برای ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثر پنج رژیم نوری مختلف بر مراحل رشد و نمو جنینی، بازماندگی و درصد تفریخ تخم تاسماهی ایرانی صورت گرفت. جهت انجام این مطالعه، پنج رژیم نوری شامل 24 ساعت تاریکی (00L:24D)، 8 ساعت روشنایی: 16 ساعت تاریکی (08L: 16D)، 12 ساعت روشنایی: 12 ساعت تاریکی (12L:12D)، 16 ساعت روشنایی: 8 ساعت تاریکی (16L:08D) و 24 ساعت روشنایی (24L:00D) با سه تکرار برای هر تیمار در نظر گرفته شد. اختلاف معنیداری در مراحل بلاستولا، گاسترولا و نورولا مشاهده شد. همچنین اختلاف معنیداری در میزان تفریخ، تلفات و تخمهای قارچی بین تیمارها وجود داشت. کمترین میزان قارچ زدگی نیز در تاریکی مطلق (2/0±4/2) و بیشترین در تیمار12L:12D (2/1±1/14) مشاهده شد. بالاترین درصد تلفات در تیمار 12L:12D(4/1±4/38)و کمترین در16L:08D (9/0±9/10) مشاهده شد. بیشترین درصد تفریخ در تیمارهای 16L: 08D (9/3±8/88) مشاهده شد که اختلاف معنیداری با سایر تیمارها داشت. جنینهای که تحت تأثیر رژیم نوری 12L:12D و 08L: 16D قرار داشتند زودتر از سایر تیمارها تفریخ شدند (7 روز بعد از لقاح) با این حال تفریخ انبوه لاروها در تیمار 16L:08Dنه روز بعد از لقاح مشاهده شد. جنینهای که تحت تأثیر تاریکی مطلق قرار داشتند در زمان تفریخ اندازه کوچکتری داشتند و مساحت کیسه زرده و بدن آنها در مقایسه با سایر تیمارها کمتر بود. بنابراین با توجه به تلفات کم در طول دوره انکوباسیون و درصد بالای تفریخ، رژیم نوری16L:08D و یا تاریکی مطلق بسته به زمان تفریخ انبوه، انرژی در دسترس و ارزان و کیقیت لارو استحصالی، برای انکوباسیون تخم تاسماهی ایرانی پیشنهاد میشود.
محمود شکوریان؛ بهرام فلاحتکار
دوره 10، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 32-43
چکیده
یکی از مسائل مهم در بازسازی ذخایر ماهیان خاویاری، دسترسی به مولدین با کیفیت مطلوب می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه پارامترهای زیستی و شاخص های تولید مثلی 397 مولد تاسماهی ایرانی صید شده از رودخانه سفیدرود و دریا (صید پره و دام گوشگیر) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد حداقل وزن ماهیان (1/5±5/26 کیلوگرم) مربوط به مولدین صید شده از تور پره بوده ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم در بازسازی ذخایر ماهیان خاویاری، دسترسی به مولدین با کیفیت مطلوب می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه پارامترهای زیستی و شاخص های تولید مثلی 397 مولد تاسماهی ایرانی صید شده از رودخانه سفیدرود و دریا (صید پره و دام گوشگیر) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد حداقل وزن ماهیان (1/5±5/26 کیلوگرم) مربوط به مولدین صید شده از تور پره بوده و بیشترین وزن مولدین (0/4±0/30 کیلوگرم) مربوط به رودخانه می باشد بطوریکه اختلاف معنی داری بین این دو گروه مشاهده شد (P<0.05) اما از لحاظ کل تخم استحصال شده، اختلاف معنی داری بین گروه های مختلف وجود نداشت (P>0.05). حداکثر شاخص قطبیت هسته تخمک (PI=Polarization Index) در زمان صید (6/2±6/10) در مولد صید شده از صیدگاه و حداقل آن (6/1±4/7) در مولدین رودخانه مشاهده گردید، که اختلاف بین آنها معنی دار بود (P<0.05). حداکثر میزان درصد لقاح نیز (8/6±4/86) در مولدین رودخانهای بوده و حداقل آن (6/10±3/77) در مولدین صید شده از صیدگاه مشاهده شد که این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.05). با توجه به برتری شاخص های تولید مثلی مولدین صید شده از رودخانه، این تحقیق پیشنهاد می نماید توجه ویژهای برای فراهم آوردن شرایط لازم برای مهاجرت مولدین به رودخانه فراهم گردد تا علاوه بر احیای مناطق تخمریزی طبیعی، به افزایش راندمان و عملکرد تولید مثلی مولدین انتقالی به کارگاه های تکثیر مصنوعی در ارتباط با درصد لقاح و بازماندگی بالاتر تخم و لاروهای حاصله منجر گردد.